بچه شمرون بود و تو همین کوچه پسکوچه ها خاطرخواه دختری شد که هیچ وقت نتونست حرف دلش و بهش بزنه!
عاشق ورزش بولینگ بود؛”احمد سعید حق پرست راد” معروف به “سعید راد” هر روز ساعت ها در بولینگ عبده ورزش می کرد و انقدر این رشته ورزشی رو دوست داشت که تونست به مقام قهرمانی برسه.
سکانس اول
پیشنهاد بازیگری دربولینگ عبده
در دهه ۴۰ بولینگ، ورزش گرون قیمتی بود و هر کسی نمی تونست بازی کنه و باید حتما کارت عضویت در باشگاه و داشت البته بعضی بازیگرها و کارگردان ها هم تو بولینگ عضو بودن و همین رفت و آمد هنرمندان نقطه پرتابش به سینما شد.
یه روز علی زرین دست به سعید راد تو همین بولینگ پیشنهاد بازیگری داد و بعد ها توسط امیر نادری برای بازی در فیلم خداحافظ رفیق به سینما دعوت شد.
“راد” که تا اون موقع تنها سه فیلم ایرانی دیده بود؛ پذیرفت که در این فیلم بازی کنه.
بازی در این فیلم باعث به وجود آمدن عشق و علاقه به هنر سینما شد و به استعدادش در بازیگری پی برد تا جاییکه رشد خوبی در سینما کرد و تبدیل به یکی از قهرمان های فیلم های فارسی شد.
سکانس دوم
آخرین نسل قهرمان های فیلم های فارسی
“سعید راد” جزو آخرین نسل طلایی قهرمان های فیلم های فارسی به حساب میاد و به تعبیر خودش جزو چند هنرپیشه ای بود که در اون زمان سینمای ایران و سالها می چرخوندن.
اما!
سالهای اوج درخشش “سعید راد” روی پرده سینماها مصادف با پیروزی انقلاب شد و سینماها تعطیل !
سکانس سوم
هر رزمنده سیمای یک قهرمان واقعیست
او در سال ۶۰ و بحبوحه جنگ ایران و عراق برای انجام کاری به اهواز می رود و به قول خودش فضای شهر را به گونه ای می بیند که آدم را پاگیر می کرده.
خلاصه اینکه چند ماهی را آنجا می ماند و به رزمندگان خدمت می کند و با ماشینش از سوسنگرد سربازان زخمی و دارو و وسایل پزشکی می آورده.
روایتش از مشاهده صحنه های جنگ دراماتیک است؛ تعریف می کند که در آن مدت کوتاه قهرمانانی را دیدم که هریک روایتگر یک سینمای کامل اند و سیمای قهرمان واقعی را می توان در شخصیت آنها دید.
سکانس چهارم
درخشش در فیلمی که محبوب علی پروین است
“سعید راد” معروف ترین فیلم قبل از انقلابش “صادق کرده” به کارگردانی “ناصر تقوایی” است که فیلم محبوب علی پروین هم هست.
و بعد از انقلاب در فیلم “دوئل” به کارگردانی “احمد رضا درویش” و چند فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است.
سکانس آخر
خداحافظ قهرمان
او تا آخرین روزهای زندگی اش ورزش کرد. اهل مطالعه بود و همیشه با کتاب سر صحنه فیلم می رفت. اهل کتاب بود تا فضای مجازی!
او یک قهرمان بود؛ هم در ورزش و هم در بازیگری…
قهرمان دیروز ؛ قهرمانی که در دیروز و پرده سینمای دیروز جاودانه شد!
به قول رضا کیانیان و از زاویه نگاه او به عنوان یک بازیگر “سعید راد” از نسل قهرمانان سینما بود. در دوران بازگشتش به ایران بازهم در سینما بازی کرد؛ اما دیگر سینمای ما قهرمان نداشت! همچنان که رویا نداشت.
او متعلق به این سینما نبود هر چند کوشش کرد خود را هماهنگ کند اما دیر شده بود؛ دنیای او با دنیای سینمای امروز هماهنگ نبود؛ او از آخرین قهرمانان سینمای پیش از انقلاب بود…
آخرین نظرات: